کد مطلب:62486 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:223

تعیین هدف











اولین نكته مهم و حیاتی در فرایند برنامه ریزی، تعیین هدف یا اهداف است. اهداف، عنصر اصلی برنامه ریزی بوده و برنامه ها برای دستیابی به آن طراحی و سپس اجرا می شوند. تمام كارها و وظایف مدیران سازمان، اعم از برنامه ریزی، تصمیم گیری، سازماندهی و كنترل، به منظور دستیابی به این اهداف است. پس، اهداف، مبنای برنامه ریزی، و هسته اصلی تمام وظایف و كارهای مدیران هستند. همچنین اهداف سازمانی به فعالیت ها، تلاش ها و حركت سازمان جهت داده و آن ها را در مسیر معین و مشخصی رهنمون می شوند.

برخی از صاحب نظران و نویسندگان مدیریت، اهداف و نقش آن ها را در سازمان این گونه تبیین می كنند. اهداف دقیقا مشخص می كنند كه سازمان به كجا می خواهد برود و چه چیزی را باید به دست آورد. همچنین اهداف به مدیران این امكان را می دهند تا برنامه هایی را طراحی كنند كه به رسالت سازمان را به واقعیت تبدیل كنند.[1] .

در واقع باید گفت كه هدف سازمان، نوعی وضعیت مطلوب و مورد نظر است كه سازمان قصد دستیابی به آن ها را دارد. در این زمینه نقش اصلی مدیریت ارشد سازمان، تعیین اهداف عالی و استراتژی های سازمان، و ایجاد شرایط و محیطی مناسب برای اجرای این استراتژی ها در جهت رسیدن به اهداف می باشد. به منظور سنجش اثر بخشی سازمان، باید هدف های مورد نظر سازمان شناسایی، سپس عملكرد آن سنجیده و ارزیابی شود؛ زیرا اثر بخشی سازمان عبارت است از درجه یا میزانی كه سازمان به هدف های مورد نظر خود نزدیك می شود. بنابراین، همه سازمان ها باید در مرحله ای از زمان تعیین كنند كه تا چه اندازه در جهت رسیدن به اهدافشان عمل كرده و تا چه میزان به موفقیت دست یافته اند.

از روش های شناخته شده در تعیین اهداف سازمانی كه از دهه 1950 میلادی تاكنون از آن استفاده شده، مدیریت بر مبنای هدف[2] . است، كه پیتر دراكر[3] آ. ن را طراحی كرده است. این روش مدیریت بر اساس فلسفه مشاركت كاركنان استوار است. مشاركت كاركنان باعث تقویت ارتباط میان مدیران و كاركنان شده و در نتیجه انگیزه شغلی آنان را افزایش خواهد داد. بنابراین، مدیریت بر مبنای هدف، به تشخیص ‍ بسیار خوب و روشن، و برقراری ارتباط بین مدیران و كاركنان نیاز دارد.

روش مدیریت بر مبنای هدف، عملا نیز بر این نكته تأكید دارد كه هر قدر سازمان ها در رسیدن به اهدافشان نزدیك تر باشند، اثر بخش تر هستند.

اگر هدف های سازمان مشخص نشود، مسیر حركت سازمان روشن نخواهد شد، و زمانی كه مسیر حركت سازمان و جهت فعالیت های آن مشخص ‍ نباشد، ابهام و سر در گمی سازمان فرا گرفته و كاركنان دچار بلاتكلیفی خواهند شد. بی تردید این مسأله، كاهش میزان اثر بخشی سازمان را به دنبال دارد.

در مورد ضرورت تعیین هدف، و مشخص كردن اهداف سازمانی، می توان به سیره عملی امیر مؤ منان حضرت علی(ع ) استناد كرد. آن حضرت در دوران كوتاه حكومت ظاهری خویش، هر گاه فردی به عنوان زمامدار و كارگزار خود به منطقه ای اعزام می كرد، انتظارات خود را به صورت دقیق به اطلاع آن شخص می رساند، و اهدافی را كه باید برای دستیابی به آن ها تلاش كند، مشخص می كرد. آن حضرت اهداف و وظایف اصلی را به صورت روشن و دقیق تبیین، و معمولا آن ها را مكتوب می كرد و به صورت نامه ای در اختیار كارگزاران مناطق و شهرهای مختلف و یا فرماندهان لشكر خود قرار می داد.

در منابع روایی و متون تاریخی، موارد بسیاری از این نامه ها ذكر شده است. در كتاب شریف نهج البلاغه نیز چند مورد از این نامه ها وجود دارد كه كامل ترین و جامع ترین آن ها، نامه ای است كه حضرت (ع ) خطاب به مالك اشتر نخعی، زمانی كه تصمیم گرفت او را به عنوان استاندار مصر منصوب نماید، نوشته است. آن حضرت در این نامه مفصل- كه به عهد نامه مالك اشتر معروف است- اهداف اصلی و انتظارات اساسی خود را از مالك، روشن و مشخص كرده و به صورت مشروح و جامع، وظایف و اختیارات او را ذكر كرده است.

ایشان در بخش اول این نامه، اهداف كلی، و وظایف اصلی را مطرح كرده و می فرماید:

هذا ما أمر به عبدالله علی أمیر المؤ منین مالك بن الحارث الاشتر فی عهده الیه حین ولاه مصر، جبایة خراجها و جهاد عدوها و استصلاح أهلها و عمارة بلادها؛[4] این فرمان بنده خدا، علی، امیر مؤ منان، به مالك بن حارث اشتر است، هنگامی كه او را والی مصر گردانید، تا خراج آن دیار را گرفته، و با دشمنان آن پیكار كند، و كار مردم را سامان داده و شهرهای آن را آباد سازد.

امام علی (ع ) در این قسمت از نامه، مبنای اصلی انتصاب و اعزام مالك اشتر را به مصر، گرفتن مالیات، جنگ با دشمنان، ساماندهی كار مردم و آباد ساختن شهرهای آن منطقه اعلام كرده؛و در ادامه نامه، وظایف مالك اشتر، و روش ها و دستور العمل های لازم جهت دستیابی به آن ها را توضیح داده است.









  1. .207:P ؛Management ؛Others, Cortland, Bovee.
  2. .(MBO.(Objective by Mangement.
  3. .Drucker Peter.
  4. نهج البلاغه، نامه 53.